داستان درباره اولیویا و دوستانش است که به تعطیلات میروند. پس از اینکه اولیویا در وان حمام خود با مچ دست بریده نزدیک به غرق شدن پیدا میشود، آن هم پس از مراسم خاکسپاری نامزدش، دوستانش گمان میکنند که او قصد خودکشی داشته است، اما اولیویا باور دارد که کسی به او حمله کرده است.